WOW و AHA چی هستند؟
ما به عنوان طراح تجربه کاربری, با طراحی یک محصول, احساسات مختلفی رو در کاربرِ استفاده کننده از اون محصول ایجاد میکنیم. این لحظات ممکنه لذت بخش, تعجب برانگیز, اعصاب خورد کن و یا با علامت سوالی در ذهن کاربر همراه باشه. درواقع ما مسئول اصلی ایجاد کننه این احساسات هستیم و باید در قبال تصمیماتی که در طراحی محصول میگیریم مسئول باشیم.
این لحظات در حوزه طراحی تجربه کاربری (UX)، بسیار زیاد هستند که ما در نقشه سفر کاربر در تجربه کاربری به بخشی از اون احساسات اشاره کردیم. حالا در این نوشته کوتاه میخوایم شما رو با دو لحظه یا اصطلاح جدید WOW و AHA آشنا کنیم. این دو لحظه و احساس با هم متفاوت هستند و تفاوت بین لحظات “واو” و “آها” به مراتب مهمه.
لحظه “واو” در طراحی تجربه کاربری
یکی از لحظاتی که کاربر در هنگام استفاده از یک محصول یا خدماتی ممکنه تجربه کنه لحظه WOW هست. لحظه ایه که کاربر با یک حرکت خلاقانه مواجه میشه که قبلا اون رو ندیده یا تجربه استفاده از اون رو به صورت واقعی نداشته و وقتی در محصول ما اون لحظه رو تجربه میکنه واکنشی که نشون میده با اصطلاح “واو” نشون میده. در واقع لحظات “واو” در UX ممکنه از طریق طراحی بصری شگفت‌انگیز، تعاملات هیجان انگیز یا ویژگی‌های نوآورانه به‌دست بیاد.
لحظات “واو” اغلب به عنوان جلب توجه اولیه عمل میکنه و میتونه تجربه کلی کاربر رو بهبود ببخشه و اعتماد و لذت کاربر رو در استفاده از محصول بالا ببره.
برای کاربر همیشه جذابه که شما قبل از اینکه خودش با مشکلی یا چالشی مواجه بشه شما از قبل بهش فکر کرده باشین و راهکاری ساده و جذاب ارائه کرده باشین. کاربر در این مواقع احساس شگفتی و شادی فوری میکنه و احتمالا خیلی این احساسات پایدار نیست و ممکنه همیشه به همراهی بلند مدت کاربر با محصول شما کمک خاصی نکنه.
لحظه “آها” در طراحی تجربه کاربری
یکی دیگه از لحظاتی که کاربر در زمان استفاده از محصول یا خدماتی ممکنه تجربه کنه لحظات “آها” هست.
این لحظات معمولاً معمولا زمانی رخ میده که کاربر درک عمیق‌تری نسبت به چگونگی استفاده از محصول یا خدمات ما پیدا میکنه و یک مفهوم پیچیده براش تبدیل به یک مفهوم ساده و قابل فهم میشه. لحظات “آها” برای درک بهتر کاربر، یادگیری و ایجاد ارتباط معنایی با محصول بسیار حیاتی هستن و ما باید از قبل اون لحظات رو طراحی کرده باشیم و کاربر رو با این لحظات درگیر کنیم.
برعکس لحظات “واو”, لحظات “آها” میتونن به همراهی بلندمدت کاربر با محصول ما کمک زیادی کنه و در واقع اعتبار و احساس توانمندی کاربران رو ارتقا بده و به اونها کمک کنه که ارزش و عملکرد محصول رو بهتر درک کنن و احساس کنن با محصولی هوشمند و متفکرانه رو به رو هستن که برای هر تقاضا و حرکت اونها در محصول برنامه ریزی و تفکر داشته نه یک محصول سطحی و پرچالش!
در واقع، لحظات “واو” می‌توانند به عنوان قلاب‌های اولیه برای جلب توجه کاربر به محصول یا خدمات استفاده بشن، در حالی که لحظات “آها” نشون دهنده درک عمیق‌تر و معنی‌دارتر کاربره که در مراحل اولیه به درک بهتر و عمیق تر کاربر توسط طراح تجربه کاربری منجر میشه و پس از اون به حفظ کاربر منجر میشه. یک طراحی موفق UX اغلب عناصر “واو” و “آها” را ترکیب میکنه تا تجربه کاربری جامع و جذابی ارائه کنه.
خوشحال میشم تجربیات شما رو در ایجاد این لحظات بدونم. ممنون میشم در دیدگاه ها با من و سایر مخاطبین به اشتراک بگذارید 🙂
